طرح تجاری یا درواقع همان Business Plan، ساختاری مشخص و هماهنگ دارد که با برنامهریزی کارشناسانه تنظیم شده است. هرطرح براساس ویژگیهای خاص خود به بخشهای مختلفی تقسیم میشود. اما اگر بخواهیم قالب مشخصی برای آن تعریف کنیم، میتوان به پنج مرحله اصلی اشاره کرد که برای آشنایی باروند اجرای طرحهای تجاری با ما در این مقاله همراه شوید:
طرح تجاری یا درواقع همان Business Plan، ساختاری مشخص و هماهنگ دارد که با برنامهریزی کارشناسانه تنظیم شده است. هرطرح براساس ویژگیهای خاص خود به بخشهای مختلفی تقسیم میشود. اما اگر بخواهیم قالب مشخصی برای آن تعریف کنیم، میتوان به پنج مرحله اصلی اشاره کرد که برای آشنایی باروند اجرای طرحهای تجاری با ما در این مقاله همراه شوید:
پنج مرحله اصلی طرح تجاری
خلاصه اجرای طرح: نخستین مرحله و درواقع چکیدهای از تمام مراحل اجرا و برنامهریزی طرح است.
توصیف شرکت: دراین بخش اجزای اصلی و درواقع بنیان وهدف راهاندازی طرح به نمایش گذاشته خواهد شد.
سومین مرحله باتولید و خدمات آغاز میشود، بخشی حساس و قابل تمایز که از یک سو باید مطابق با استانداردهای جهانی باشد و ازسوی دیگر چنان متمایز که نظر مخاطبان و بازارهای تجاری را نیز به خود جلب کند.
چهارمین مرحله تحلیل شرایط بازارهای تجاری و نحوه فرآیند تولید و توزیع و بازاریابی است، درواقع به نوعی این بخش را میتوان موتور محرک شرکت در شناسایی و پرورش تولیدات دانست.
آخرین مرحله نیز مربوط به مجموعه فعالیتهای بازاریابی و فروش است که رابطهای نزدیک با مشاوره، تبلیغات و نحوه پخش و شناسایی مخاطبان دارد.
بدین ترتیب با عبور از این پنج مرحله تا حدودی میتوان به ماهیت طرح و نحوه اجرای آن پی برد. به بیان دیگر، طرحهای تجاری، ساختارها و الگوهای منظمی هستند که از ترکیب کارگروههای تخصصی در فرآیند مستمر و همه جانبه اعضای یک تیم منسجم تشکیل شدهاند. طرح حاصل تفکرات و ایدههای گروهی است، که بارها آنرا مورد بازبینی قرار دادهاند.
نقش هریک از اعضا، پیوند راهکارهای مناسب در خلق اثری ماندگار است. مدیر مهمترین و بارزترین عضو این گروه است که مسئولیت برنامهریزی، هدایت و نظارت تیم را در تمامی مراحل به عهده دارد. همچنین وی موظف است که به تمامی اعضا در تمامی مراحل مشاوره بدهد و همواره آنها را به نتیجه و مقصود امیدوار کند.
هدف طرح
مهمترین بخش اجرای یک طرح و درواقع دلیل اصلی راهاندازی آن درقسمت هدف تعریف میشود. رقابت میان شرکتها، توسعه کمی و کیفی محصولات، گسترش طرحهای اولیه و درنهایت رسیدن به جایگاه آرمانی از اشتراکات هرطرحی است. اما بازبینی و برآورد هزینههای جاری و برنامههای کوتاه و بلند مدت نیز اهمیت ویژهای دارد که باید در دستور کار قرار گیرد.
شرکت تجاری
شرکتهای تازه تاسیس و نوپا همواره مشکلات خاص خودشان را دارند. نحوه حضور در بازارهای داخلی و خارجی، اعمال سیاستهای همسو و مرتبط با شرکتهای رقیب و به ثبات رسیدن از نظر مالی و تولیدی جزو دغدغههای اصلی شرکتها محسوب میشود. بسیاری از شرکتهای نوپا برای استقرار در شبکه بزرگ تجارت به راهکارهایی جهت ارتقای سیستم و آموزشهای حرفهای نیاز دارند.
تولید و خدمات
بخش اصلی یک شرکت و سازمان، محصول آن است. کلیه عوامل اجرایی تلاش میکنند تا محصولی متفاوت و مناسب تهیه و تولید کنند. کیفیت مطلوب احتیاج به برنامهای جامع دارد. دراین بخش با مشاوره کارشناسان و نظرات اعضای تیم میتوان با ارتقای آموختهها و مهارت کافی به محصولی ایدهآل دست یافت.
استراتژی
هرشرکت براساس اهداف و برنامههای خویش از سیاستهای خاص خود پیروی میکند؛ درهمین رابطه نیز برای رویارویی با حوادث مختلف، تیم مدیریت بحران تشکیل میشود که راهکارهای ویژهای ارائه میهد. برای حل مسائل مختلف کاری نیز هرشرکت دیدگاه خاصی دارد.
بخش اجرایی
اصلیترین بخش طرح، اجرا و راهاندازی آن است. بسیاری از طرحها برای رسیدن به این مرحله آماده و بازبینی میشوند، اما رسیدن به این مرحله و درنهایت اجرای آن مبحثی کاملا مجزا و پیچیده است؛ زیرا طرح طی فرآیندی حساب شده از بخش تئوری به بخش عملی میرسد و دیگر اشتباهات کوچک و بزرگ شرکت و اعضای آن را با مشکلات جدی مواجه میکند، بنابراین وجود کارشناسانی فهیم و باتجربه دراین مقطع بسیار حائزاهمیت است.
مدیریت
هرم اصلی هر سازمانی را مدیریت آن تشکیل میدهد؛ جمعآوری و بهروز کردن مفاهیم و اطلاعات تجاری، برقراری ارتباطی نزدیک با کارمندان و مخاطبان، آشنایی کامل با مدیریت بحران و علوم روز، ارزیابی روند تجارت و رقابت با شرکتهای دیگر، اتخاذ تصمیمهای مناسب درشرایط حساس، برگزاری کلاسهای آموزشی ضمن خدمت برای ارتقای سطح کمی و کیفی محصولات و همچنین بهرهوری بیشتر و درنهایت اجرایی هدفمند و بی نقص، بخشی از وظایف یک مدیر موفق را تشکیل میدهد. اما وظیفه مدیر تنها مربوط به محیط داخلی شرکت و سازمان نمیشود، بلکه حفظ تعادل میان محیط داخلی و تعاملات بینالمللی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است که تنها در کنار دانش و مهارتی خاص تحقق مییابد. بنابراین مدیریت بخشی کاملا پیچیده و متمایز است که به نظم و کنترلی همهجانبه در تمامی قسمتها نیاز دارد.
اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه و رفع مشکلات ازخصوصیات یک مدیر و تاجر موفق است که با توجه به شرایط، بهترین راهکارها را اعمال میکند. در واقع با استفاده از استراتژی و تدبیری منطقی بخشهای مختلف به نظم واحدی دست مییابند. وجود چنین مهارتهایی درسایه علم، تجربه و استفاده از آخرین اطلاعات روز تحقق خواهد یافت. الگوهای سالانه، میزان رشد و پیشرفت محصولات، نقاط ضعف و قدرت، بهرهوری و کاهش اعتبارات و به بیان دیگر طرحی از فعالیت شما در سال گذشته را نمایش میدهند. با بررسی این اطلاعات میتوانید به راحتی روند فعالیت تجاری را در سالهای گذشته بررسی و از وقوع هر رویداد ناخوشایندی پیشگیری کنید.
رقابت
راهکارهای جدید همیشه دربرابر روشهای سنتی قرار میگیرند و الگوهای موفق خویش را به نمایش میگذارند. درعرصه تجارت نیز این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار است. امروزه شرکتهای بزرگ تجاری با استفاده از فناوری اطلاعات و روشهای موثر بیش از پیش به توسعه و پیشرفت محصولات میاندیشند. مدیران امروز بسیار باتجربهتر شدهاند، کلاسهای آموزشی مختلفی را گذراندهاند و دربرابر بحرانها و مشکلات انعطافپذیرترند.
تحلیل و اجرای طرح
محاسبه کلیه هزینههای سرمایهگذاری، تولید، فروش، تبلیغات، بازاریابی و درنهایت موارد جانبی، باید درطرح برنامهریزی شود تا با برآوردهای حاصل، سود قطعی مشخص گردد. پس از آنکه مرحله اول با موفقیت به پایان رسید، طرحها و برنامههای بعدی اجرا خواهند شد. مدیر شرکت، همکاران ارشد و تیم مشاوران، با درنظرگرفتن میزان سرمایه موجود، تصمیمهای لازم برای توسعه شرکت را اتخاذ میکنند.
پیشبینی میزان فروش و هزینههای جانبی، به دانش و تجربهای همه جانبه درعرصه تجارت نیاز دارد، مدیر نیز با درک این موضوع و بازتاب روند بازارهای تجاری باید بهترین گزینه را انتخاب کند.
برنامهها و موقعیت هرشرکت برطبق الگویی معین طرح شده است. پس از آغاز به کار و سپری کردن شرایط اولیه، مدیر باید با ارزیابی روند طرحها و میزان هزینههای تولیدی و محاسبه فروش و سود خالص، برنامههای مرحله دوم را اجرا کند. این برنامه شامل توسعه بخش داخلی و بازاریابی خارجی میشود. طبق برآوردهای اولیه و میزان سرمایه شرکت، طرحهای ثانویه برای ارتقای بخش تولید و ورود به بازارهای بینالمللی شکل میگیرد.
استراتژی فروش
مهمترین بخش طرحهای تجاری پس از تولید محصول باکیفیت، مرحله فروش و بازاریابی است. اما این بخش نیز به بینشی عمیق نیاز دارد که شامل موارد زیر است.
بازبینی بازارهای داخلی و خارجی، میزان نیاز مخاطبان به کالاهای مختلف، ارائه محصولات متفاوت و کم هزینهتر، ارائه خدمات متنوع و درنهایت جلب رضایت مشتریان از اصول اولیه این کار محسوب میشود.
کلام آخر
برای بررسی بیشتر بر طرحهای تجاری باید از ثبات، میزان و موقعیت و تضمین فروش کالاها اطمینان حاصل کرد. باید به الگوهای فروش کالاهای صنعتی دقت کرد و آنها را مورد ارزیابی قرار داد. شرکتهای بزرگ تا از میزان فروش محصولات و متقاضیان، اطمینان نیابند، اقدام به تولید نمیکنند. بنابراین آغاز طرحهای تجاری نیز همینطور است. دقیقا باید روی اجناسی سرمایهگذاری کنید که قابل رشد و توسعه باشند و در شبکه بازارهای داخلی و خارجی نیز ضمانت فروش آنها تضمین شود و درنهایت به هنگام نوسانات اقتصادی ارزش آنها زیاد تغییر نکند.
افراد متفاوت، متمایز میاندیشند و کارها و برنامههایشان نیز متنوعتر و جذابتر از دیگران است. دقیقا در شبکه بازارهای تجاری نیز همین اصل حکمفرما است. تفاوت در تولید و عرضه و استفاده از نوآوریها، همیشه رضایتمندی مخاطبان را به همراه خواهد داشت.
Source:
PowerHomeBiz.Com
ترجمه: سید رسول میرزایی موسوی