صفحه دوم نوشته های کاربران در قالب طنز و سرگرمی
سایت استخدام بخاطر نوع محتوای آن معمولا دوستانی را شامل می شود که جزو کارجویان و متقاضیان شغل به حساب می آیند، و بنا به ظرفیت های موجود بازار کار طبیعتاً همه متقاضیان فرصت شغلی مناسب خود را بدست نمی آورند.
به همین خاطر تقریباً اکثر کاربران از عدم بدست آوردن فرصت شغلی مناسب نگران و ناراحت بوده و در قسمت نظرات، مرتباً نگرانی خود را در قسمت نظرات سایت درج می کنند، همچنین دغدغه کارجویان بخاطر عدم رعایت ضوابط مورد نیاز در آزمونهای استخدامی در برخی ادارات و ارگانها باعث شده قسمت نظرات شامل نظراتی باشند که نوعی احساس یاس و نا امیدی را در سایت به خوانندگان القا می کنند، به همین خاطر با ارسال نظرات برخی دوستان در قالب طنز سعی کردیم با شکستن جو موجود، در کنار ارائه اطلاع رسانی مناسب از فرصت های شغلی در سطح کشور، شاهد فضای سرشار از شادی و نشاط در بین کاربران و کارجویان نیز باشیم.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که قالب طنز در نوشته ها با سبک طنزهای نامناسب محاوره ای تفاوت داشته و بخاطر عمومی بودن سایت باید مطالبی در سایت ارسال شود که مناسب شخصیت کاربران محترم سایت بوده و طنزهایی که در آن به نوعی به برخی هموطنان توهین یا بی احترامی شود شایسته کاربران نخواهد بود.
بنابراین لطفاً از ارسال مطالب طنز در قسمت نظرات مطالب دیگر خودداری کرده و از این بخش بعنوان نوعی زنگ تفریح دوستان بعد از مطالعه آگهی های استخدامی استفاده شود.
لینک صفحه اول نوشته های کاربران در قالب طنز و سرگرمی
این دخترهایی که آستین مانتو شون رو تابالای آرنج بالا می زنند
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من همش فکر میکنم الان میخوان وضو بگیرن.!! این قدر ذهن قرآنی و اسلامی دارم من.!!!
خدا منو حفظ کنه!!
از معجزات رانندگی من همین بس….
که کافر تو ماشین من بشینه به خدا ایمان میاره.
ﯾﮏ ﺍﺳﻢ ﺑﺎ ﮐﻼﺱ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
” ﺍﺯ ﻫﻢ ﮔﺴﺴﺘﮕﯽ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯼ ﺗﺤﺘﺎﻧﯽ !!!
نظر بدین
۱:خیلی باحالی
۲عجیب باحالی
۳:ناجور باحالی
۴:همش باحالی
۵:کلا باحالی..
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺑُﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻫﻨﺶ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﯿﻮﻣﺪﻡ ﻭ ﮔُﺮﮒ ﺧﻮﺭﺩﻩ…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گرگ کصافط…!
خیلی بیشوری…
دلت اومد بخوریش…
کارد بخوره به اون شکمت..
ن باس وقتی پستی گذاشت که آقاش دوست نداشت
و دعواش کرد
آقاشو بلاک کنه وهر پستی دوست داشت بذاره ( ̄ー ̄)
والا بخدا این سوسول بازیآ چیه….^_^
حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وحجله عروس و داماد دید!!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟
عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود وهمبستر شدن آنها دراین حجله جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.
موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.
بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.
وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.
جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت.
پسره گفته: دیروز داشتم با دوس دخترم دور فلکه با موتور دور میزدم… برگشت گفت وااااای عزیزم … چه بوی کبابی میاد… . . . . . . .
منم فردین بازیم گل کرد… گفتم گور بابای بنزین … یه دور دیگه چرخیدم
یه بنده خدا پیرمرده توی پارک محله ما هر روز میاد می شینه و هنوزم که هنوزه خیلی اعتقاد به این داره که دکل های ایرانسل رو هم مرحوم رضاشاه نصب کرده!
داریـم بـه مـاه رمـضان نـزدیـک مـیـشـیم
.
.
.
.
کـم کـم بـیـماری هـا داره شـدت مـی گـیـره
ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﻣﻠﺦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﻟﯿﻞ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ
ﻧﯿﺲ،ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ ﯾﺎﺩﯼ ﺑﮑﻨﯿﻢ !!!
بزرگترین مهاجرت آریاییان در چه زمانی رخ داده است؟
.
.
.
.
.
بزرگترین مهاجرت آریاییان در قرن ۲۱ از وایبر به تلگرام رخ داده است.
افسردگی تو ایران یک بیماری نیست
.
.
.
.
.
.
شیوه ای برای زندگیه..!:|
خــســـتــه کـــــســــیـــه … که سطل آشغال کامیپوترش بعد دو سال هنوز پره -_-
خدارو شکر اینترنت و دیر کشف کردیم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
وگرنه الان مدرک سوم راهنمایی هم نداشتیم..
مرد در حال جان دادن بود که به همسرش گفت : باید چیزی را به تو بگویم
زن: لازم نیست
مرد: اما اگر نگویم نمیتوانم آسوده بمیرم و عذاب وجدان رهایم نخواهد کرد
زن: باشه بگو
مرد:من زن دوم دارم
زن با خونسردی گفت :
میدونم همین امروز فهمیدم …
حالا آروم باش تا مرگ موش کارشو بکنه…
ﻃﺮﻑ ﻣﻴﺮه ﺍﻧﮕﻠﻴﺲ، ﺩﻡ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﻪ ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻥ یه کشتی ﻣﻴﮕﻪ: ﺍﻭﻥ ﻃﻨﺎﺑﺘﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻡ ﻛﺸﺘﻴﺘﻮ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻛﻨﻢ.
ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻧﻪ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻪ یارو چی ﻣﻴﮕﻪ ، بهش ﻣﻴﮕﻪ:
!?what
ﻃﺮﻑ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﻣﻴﮕﻪ: ﺍﻭﻥ ﻃﻨﺎﺑﺘﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻡ ﻛﺸﺘﻴﺘﻮ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻛﻨﻢ.
ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﻡ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻪ چی ﻣﻴﮕﻪ. ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻴﮕﻪ:
!!!??whaaaat
ﻃﺮﻑ ﻋﺼﺒﺎنی ﻣﻴﺸﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻪ:
can you speak english??????
ﻛﺎﭘﻴﺘﺎﻥ ﻣﻴﮕﻪ:
yes, yes
ﻃﺮﻓﻢ ﻣﻴﮕﻪ: ﭘﺲ ﺍﻭﻥ ﻃﻨﺎﺑﺘﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻡ ﻛﺸﺘﻴﺘﻮ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻛﻨﻢ!( ^_^)( ۸-I)
از دوستانی که واسه شغل و مغازشون کارت چاپ میکنند ، خواهشمندم ضخامتشو نازک تر بگیرین
.
.
که راحت تر بره لای دندون
منم یه روزی دختر خوبی بـودم …
دروغ گفتممممم 😐
از بچگی همینجـوری همه رو دق میدادم …!!
تلویزیون داره آتش سوزی جنگل های استرالیا رو نشون میده .خواهر زادم برگشته به من میگه : خاله حیف که دماغتو عمل کردی وگرنه خرطومتو پر آب میکردی آتیشو خاموش میکردی…!!! خواهر زادس ما داریم !!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
یکی از دلایلی اینکه تا حالا نرفتم خارج اینه که.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.از توالت فرنگی بلد نیستم استفاده کنم والااا یه اومدم یاد بگیرم نیروی جاذبه کار نکردم همه جام خیس شد
ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺻﺪﻗﺎﺕ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﮐﻮﭼﯿﮑﻪ؟؟؟
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﺵ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﭼﭙﻮﻧﺪﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ!!! 😐
هیچیمون درست نیس اصن اه
تا حالا شده؛
شب بخوابی،،
صبح پاشی؟؟؟
هه ..he
نگرفتی؟؟
وللــــش 🙁
.
.
.
.
خودمم نگرفتم
ولی بالاخره منم یه روز پست شاخ میذارم.. -_____-
سوهان قم ساخت چین رسید…
.
.
.
.
.
حاج چانگ چینگ و پسران (به جز چولانگ)
خیلی وقته فکرم به این مشغول شده که
همه پرنده ها نر و ماده شون یه اسم داره !
چرا مرغ و خروس دو تا اسم متفاوت دارن؟
من تاهمین پارسال فک می کردم ۲afmموج رادیوئه!
یه خانمی میگفت خدارو شکر!
داماد خوبی دارم.دخترم هرچی بخواد براش میخره.دخترم تا ظهرمیخوابه عصرشم میره گردش و خرید، شب دامادم غذا میخره میاره.
ولی هرچی از داماد شانس آوردم از عروس خوب، بی نصیب بودم
زن نیست که!
تا لنگ طهر میخوابه، نه زندگی میفهمه نه آشپزی میکنه.همش دنبال ولگردی و ولخرجیه
بیچاره پسرم شب میاد از شام خبری نیست، خودش یا باید بخره یا درست کنه. هیچی هم بهش نمیگه! !!!
ﻭﺟﺐ ﺑﻪ ﻭﺟﺐ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺖ . . .
ﭘﺴﺖ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﯿﺲ ﺑﺎﻭ
ﯾﻪ ﻓﻠﺶ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻡ ، ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻓﻨﻢ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ان قد بدم میاد ازینایی که…
.
.
.
.
.
.
.
میخوان یه چیزی بگن نقطه چین می ذارن صدمتر پایین ترمیگن!
خو لامصب هرچی میخوای بگی همون بالا بگو دیگه!
ﭼــــﮕﻮﻧﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﻠﻔﻦ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺍﺩﻟﯿﺴﺖ ﻫﺎﺭﻭ در تلگرام ﺑﺪﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﻢ؟
ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺍﻧﺤﺼﺎﺭﯼ ﻭ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻫﺮ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ تلگرام ﺍﮐﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭﺩ . ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺷﻤﺎﺭﻩ
ﻫﺮﮐﯽ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺍﯾﺪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ .
ﺍﺑﺘﺪﺍ روی گروه مورد نظر کلیک کرده تا اعضا را به شما نشان دهد
سپس روی فرد مورد نظر کلیک کنید و کزینه chat رو انتخاب کنید .
ﻭ ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﻋﯿﻨﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﭘﯽ ﺍﻡ ﮐﻨﯿﺪ
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﭼﻨﺪﻩ؟؟؟
ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻩ ﺍﮔﻪ ﻧﺪﺍﺩ
ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﻦ
ﺷﺎﯾﺪ ﺩﻟﺶ ﺳﻮﺧﺖ ﺩﺍﺩ . ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯﻡ ﻧﺪﺍﺩ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﮑﺎﺭ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﻨﯽ . ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﻭﺵ ﺭﻭ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﺮﻓﻨﺪﯼ ﺑﻠﺪﯼ ﺑﻪ ﻣﻨﻢ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ ﺩﻣـــﺖ ﮔﺮﻡ !
ایرانى نیستى اگه کپى نکنى!!!منم کپى نکردم…الان من دیگه خارجى محسوب میشم.اوه ماى گاد.من ایران دوست داشت…ایران کیلی کیلی کوبوای من نتونست فارسی اسپیک کرد…
هر کجا هستی باش … به درک
پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین ، مال خودت
اصلاً خاک عالم تو سرت
سهراب سپهری اعصابش خورده !!
امروز رفته بنزین آزاد زده یارانه شم میخوان قطع کنن … !!
هیچی نگو
مامانم سوزن و گذاشته رو دسته مبل افتاده گم شده همه بسیج شدیم دنبالش می گردیم.
اومده صحنه رو بازسازی میکنه یه سوزن دیگه میزاره میندازه ببینه کجا می افته
هیچی دیگه الان همه داریم دنبال دو تا سوزن می گردیم
خوشبختی به پول نیست……. جان؟؟؟بله زر نزنم؟ چشم
مورد داشتیم طرف داشته ….
چایی میخورده …
قند دم دستش نبوده.. .
هی منو ماچ میکرد هی یه قلوب چایی میخورد ..
هی منو ماچ میکرد یه قلوب چایی میخورد…..
اخه ادم تا اینقدر شیرین؟؟؟؟؟؟؟
دیده بودید خدا وکیلی ؟؟؟؟؟؟
کپی نکن مخصوص خودمه مال خودمه ….
مغز جالبترین عضو بدنه . . . . . . . . از زمان تولد تا موقع مرگ کار میکنه به جز سر امتحان و خطبه عقد
ایرانیه میره پاریس .میبینه یه مردی بزنش میگه اون خورشید و افتاب رومیبینی؟
زنه میگه اره فرانسویه به زنش میگه تو واسم مثل اونا هستی
مرد ایرانی میاد ایران میگه بذار زنمو خوشحال کنم بهش میگه تو اون خورشید و افتاب رو میبینی؟زنه میگه پ ن پ مثل ننت کورم
مردم حیوون خونگی میگیرن اسمشو تیله… توتو…دنی…جک…ازین چیزایی شیک میذارن…
..
دایی من طوطی گرفته بود اسمشو گذاشته بود اصغر کچل!!!! 😐
طوطی بدبخت تخریب شخصیتی شد چن ماه بعد افسردگی گرفت کچل شد
مرد 😐
دختره پست گذاشتہ بود کہ : من حتّٰــی تو کَـفـَــنَــم خَــفَــنََــم 😐
واسش کامنت گذاشتم
تو مانــتــوی مـدرســہ چــطــور؟
مثــلــہ همــیشــہ بلاک شدم 😐
پسرا همشون فرشتن
پسرا همگی کف مرتب
واین فرشتگان عزیز به دودسته عزرائیلیون و ابلیسیون تقسیم میشن
دخترا دست و جیغ و هورا
هـــــــــــــــــــــــــــــــــــووووووووووووووووووووووورااااااااااااااااااااااااااااا
همه پسر نوح رو محکوم میکنن اما هیچکس نمیدونه که اون قربانی شکاف بین نسلهاست…
پسر نوح ۹۳۱ سال و ۵ ماه و ۳ روز از پدر کوچیکتر بوده
میدونین اوج بدشانسی رو کی تجربه کرده؟؟؟
پسر نوح!!!
آخه خیلی سخته وقتی داری غرق میشی ببینی یه میمون از تو کشتی بابات داره باهات بای بای میکنه
گازوئیل چیست؟
نام فرشته ایست که مسئول گازرسانی و تأمین سوخت در جهنم است.
خداییش اینو دیگه اصلا نمیدونستین
تا حالا دقت کردین تو اتوبوس واحد خانوما اگه خلاف جهت حرکت بشینن سرگیجه میگیرن آقایون درجهت حرکت؟؟؟؟!!!!!
به مامانم میگم اگه بمیرم چیکار میکنی؟؟
یه نگاه بهم کردو گفت یه مجلس واست میگیرم تا چشم عمه هات در بیاد:|:l
.
.
.
.
.
.
.
.
اینجوری نگام نکنید بخدا کوچیک بودم دوسم داشت.(O_O)
از برادران راهنمایی و رانندگی
عاجزانه تقاضا دارم…
جوووون مادرتون این عکس هایی ک کمربند نبستیم رو تکی بفرستین دم خونه
نه با عکس بغل دستی!!
.
.
.
.
.
.
بعد هی خبر میدین که آمار طلاق رفته بالا
مامانم زنگ زده که زود بیا خونه این مانتو رو بگیر ببر برای مامان بزرگت
می پرسم چرا ؟
میگه : آخه گشت ارشاد گرفتتش
رفتم توالت عمومی، دیدم روی سیفون نوشته:
((خواهی ک نبیند احدی این هنرت را، برخیز و بکش سیفون بالای سرت را))
.
.
.
.
من موندم شاعرای این مملکت چرا استعدادها رو اینجور جاها خالی میکنند..تازه برگشتم دیدم یکی نوشته
سنجیدم ودیدم این سخن ثواب است ، برگشتم ودیدم سیفون خراب است
بَعد رَفتنت مَن دیگَر مَنِ سابِق نَشُدَم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه جیگری شدم که بیا و ببین… واللا به قرآن… تا چشات دراد.
میخواستم از همینجا به نیمه گمشدم اعلام کنممممممم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من داره فعلا بهم خوش میگذره. به گم شدنت ادامه بده
مهم تر از شوهر برای یه دختر اینه هرچی دوست داره بخوره و چاق نشه
دیروز رفتم دکتر بهم گفت:
اگه میخوای سالم بمونی از قلیون دوری کن…
رفتم بازار یه شیلنگ ۱۰ متری واسه قلیونم خریدم
به نظرتون کافیه یا باید بیشتر دوری کنم؟
خارجیا :
تشییع جنازه………… گریه
کنسرت …………… رقص و شادی
مسافرت………….. تفریح
تولد …………. شادی
سر کار ……… کار
دریا ………….. شنا
پشت فرمون ……….. رانندگی
ایرانیها:
تشییع جنازه……….. موبایل
کنسرت ………….. موبایل
مسافرت…………. موبایل
تولد …………….. موبایل
سر کار …………. موبایل
دریا …………….. موبایل
پشت فرمون ……. موبایل
دختره بم میگه: جدیدا یه طوری شدی ….
میگم : چطوری ؟؟
میگه : خوبم بد نیستم …
مردی قصد خودکشی داشت
.
به بالای صخره بلندی رفت .
طنابی به گردنش انداخت و آن را به صخره بست ،
مقداری سم خورد ،
خود را آتش زد ه و پرت کرد
و در همان حال به سر خود شلیک کرد .
تیر به خطا رفت
و طناب را قطع کرد !
مرد که از حلق آویز شدن نجات یافته بود ،
به داخل آب افتاد و آتش خاموش شد !
خوردن آب دریا باعث شد ، استفراغ کرده و سم را از بدن او دفع کند .
ماهیگیری او را دید و از آب زنده بیرون آورد .
مرد به بیمارستان تامین اجتماعی منتقل شد
و در آنجا
بعلت نبود امکانات درگذشت!
ﺗﻒ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﻣﻴﺒﺮﺩ ﭘﻴﺶ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻴﮕﻔﺖ:
” ﺧﺎﻧﻮﻡ/آقا ﺍﻳﻨﻢ ﻫﻤﻴﻨﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ, ﻭﻟﻲ ﺑﺶ ﻧﻤﺮﻩ ﺩﺍﺩﻳﻦ” 😐
من میخوام برم کره ی جنوبی زندگی کنم
نه به خاطر ماشینای مدل بالایی که توش هست
نه به خاطرسرعت بالای اینترنتش
فقط به خاطر اینکه ممنوعیت بیدارکردن افراد در هنگام خواب جزو قوانینشه!
کیا میان بریم؟؟؟
شیخ قدرى بیاندیشیدندی سپس بفرمود: اهالی ایران زمین
مریدی بپرسید: از چه رو یا شیخ؟
شیخ بگفتی:
آب نیترات دار
نان جوش شیرین دار
برنج آرسنیک دار
سبزیجات با فاضلاب
میوه ها با کود شیمیایی و سموم دوز بالا
لبنیات با وایتکس و روغن پالم
گوشت تاریخ مصرف گذشته
مرغ هورمونی
آلودگی هوا
پارازیت
پراید
سقوط هواپیما و قس علی هذا
علی ای حال کماکان زنده اند و می خندند و جوک همی پراکنند.
کرگدن و اسب آبی بودندی تا بحال قمصور شده بودندی
در فصلی که وصل عشق است
و گل های همیشه بهار خواب زمستان نمی بینند
سوره نرگس را خواهیم خواند
با ترتیلی عاشقانه
آیه آمدنت سجده واجب دارد…!
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی