نوشته های کاربران در قالب طنز و سرگرمی ۹۴

به دلیل مشکلات فنی صفحه قبلی حذف شد.

صفحه دوم نوشته های کاربران در قالب طنز و سرگرمی 

سایت استخدام بخاطر نوع محتوای آن معمولا دوستانی را شامل می شود که جزو کارجویان و متقاضیان شغل به حساب می آیند، و بنا به ظرفیت های موجود بازار کار طبیعتاً همه متقاضیان فرصت شغلی مناسب خود را بدست نمی آورند.
به همین خاطر تقریباً اکثر کاربران از عدم بدست آوردن فرصت شغلی مناسب نگران و ناراحت بوده و در قسمت نظرات، مرتباً نگرانی خود را در قسمت نظرات سایت درج می کنند، همچنین دغدغه کارجویان بخاطر عدم رعایت ضوابط مورد نیاز در آزمونهای استخدامی در برخی ادارات و ارگانها باعث شده قسمت نظرات شامل نظراتی باشند که نوعی احساس یاس و نا امیدی را در سایت به خوانندگان القا می کنند، به همین خاطر با ارسال نظرات برخی دوستان در قالب طنز سعی کردیم با شکستن جو موجود، در کنار ارائه اطلاع رسانی مناسب از فرصت های شغلی در سطح کشور، شاهد فضای سرشار از شادی و نشاط در بین کاربران و کارجویان نیز باشیم.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که قالب طنز در نوشته ها با سبک طنزهای نامناسب محاوره ای تفاوت داشته و بخاطر عمومی بودن سایت باید مطالبی در سایت ارسال شود که مناسب شخصیت کاربران محترم سایت بوده و طنزهایی که در آن به نوعی به برخی هموطنان توهین یا بی احترامی شود شایسته کاربران نخواهد بود.
بنابراین لطفاً از ارسال مطالب طنز در قسمت نظرات مطالب دیگر خودداری کرده و از این بخش بعنوان نوعی زنگ تفریح دوستان بعد از مطالعه آگهی های استخدامی استفاده شود.

لینک صفحه اول نوشته های کاربران در قالب طنز و سرگرمی

تدریس خصوصی آیلتس

دیدگاه ها (۱۹۸)

  1. ایمان گفت:

    مدیر جان چرا نوسته هامو تایید نکردی عزیز باهات قهرم

    • MODIR گفت:

      هر چیزی شما بفرستین ندیده تاییده

      • ایمان گفت:

        قربانت مدیر جان ولی یه صفحه پر متن نوشتم ولی تایید نشد ….باشه به وقتش دوباره مینویسم قربان شما . از طرف ایشی زاکی . امیدوارم حلالم کنی مدیر جان قبلاً خیلی زحمت دادم بهت . پیری و زودرنجی ببخش دیگه با لحن تند نوشتم « چرا نوشته هامو تایید نکردی قربانت»

        • MODIR گفت:

          تی فدا
          مشکل پیش امده احتمالا چون متنی نیامد برای تایید ایمان جان

          خوشحالیم دوستانی مثل شما همراه ما بودندو هستند

        • MODIR گفت:

          مشکل پیش امده احتمالا چون متنی نیامد برای تایید ایمان جان

          خوشحالیم دوستانی مثل شما همراه ما بودندو هستند

          • پــــرنیـــان گفت:

            سلام به همگی
            مدیر جان اخرین پیام منم نیست
            دوستان چطورین ایاااااااااااااااااااااااااا
            امیدوارم خوب وخوش و سلامت باشین؟

            حال دلتون خوب
            فرداهاتون روشن
            روزگارتون شیرین
            خدای مهربون پشت و پناهتون

          • ایمان گفت:

            خطاب به پرنیان بانو
            ای آنکه گذر نموده ای استصواب
            بنمای رخ و سلامم بگو جواب
            دیریست که از کوچه ما میگذری
            بی آنکه نوشته ای گذاری و نگاه
            هرچند ملول گشته ایم این همه سال
            لکن تو بپرس ز دوستانت حال

    • پـــــرنیـــــــان گفت:

      سلام به همگی
      طاعاتتون قبول رفقای قدیمی و مدیر جان
      سلام ایمان خان کچل خان چطوری؟ ولله ما در پیامی از همه دوستان یاد نمودیم اما ارسال همی نوشت!
      از این کوچه اگر گذری میکنید اینبار نشانی از کوچه خود بگذارید
      جاتون خالی رفقا من و قرمز جونم اخیرا دیداری نو داشتیم و کلی ذوق نمودم از دیدن یار
      به یاد همه دوستان هستم همیشه از شیدا و صهبا و ژیلامو و صباپیشی تا زهرا و رهام و ایمان و لیموشیرین و…. همه

      • ایمان گفت:

        گر نشانی تو بپرسی زمن و حال من ای دوست
        من بگویم به تو از حال خودم ، از همه حالم
        یادت آید که بُدی خنده کنان در همه عالم
        نصف شب چت بنمودی با من و قرمز و، آن دم
        من بگفتم که شدم کارکن دولت و ، امّا
        دو سه سالی به همین حال بگشتم لکن
        مادرم دزدکی اما بنشاندم سر سفره
        و چه دانی که چه سفره ، همان سفره عقد
        و من بی خبر و عاجز و مفلس که چه دانم که چه سری است درون آن یار
        یار گویم که چه یاری که کجا بوده انگاری و من بی خبر آن دم که به فرموده مادر بنشاندم سر سفره و گرفتم بععععله
        حاصل یار نشاندن و گرفتن بععله
        پسری بود خروشان و کچل همچو پدر
        چااار شانه و قوی هیکل و خوش رو و تپل
        بعد از آن نیز که آزاده بُدی خواهر بنده
        مزدوج شد و برفتا سر کاشانه عشق
        تا کنون نیز گذراندیم سر سر خرمن عشق
        زندگی را ، که خدا لطف نمودندی و بس
        حال ؛ گو حال تو و زندگیت چون و چگونه ؟
        که بُدی محرم رازم ، به گذشته بگذشته

  2. مهندس رهام گفت:

    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    بوگوفتم ترا
    جواب ندایی مرا
    شاید فادایی دیلا
    باز ای نفر دیگرا

  3. ایمان 1 گفت:

    با سلام
    جالبه که این صفحه هنوز هست….
    البته من و یه سری از دوستان(که اسماشونم دیگه یادم رفته) تو یه صفحه قدیمی تر مطلب مینوشتیم که ظاهرا حذف شده، تقریبا از سال ۹۱ ، میشه گفت بنیانگذارش بودیم خخخخخ
    البته مهندس رهام و زبلی و شیدا و صبا و ترنم باران و دخمل و زمین و لیدا و قرمز هم بعدا اضافه شدن، اومدم یادی از خاطرات بکنم که دیدم همه حذف شده…
    بهرحال امیدوارم هرجا که هستین موفق باشین

    • زهرا گفت:

      منو چرا یادتون رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      بارها کامنت گذاشتم ولی نمیدونم چرا هیچکدوم تایید نشد!!!!!!!

  4. پـــــرنیـــــــان گفت:

    سلام سلام سلااااااااااااااام
    چطورید دوستااااااااااااااااان
    خوبین؟خوشین؟ (بلله بلهه میدونم خوشی سیری چند؟؟؟)
    غم و غصه و مشکل و نداریو بیماریو فشار اقتصادی و دلار ۱۴ تومنی و پیاز کیلو ۷ تومنی تو شهر ماهم هست ولی چه کنیم که انسان به امید زندس و دلش کمی شادی میخواد
    اقا تعطیلات ۴ روزه را چگونه گذراندید؟؟ تو خونه حتی تا نهارخوران هم نرفتیم اینقد که بی حس و حال بودیم همممممممممممممهههههههه
    اها راستی عید فطر مباااااااارررررررک طاعات همگی قبول
    دلم براتون خیلی تنگ شده
    برا چرت و پرت گفتنا حتی!!!!
    ایمان خان مبارکه بابا شدی
    من حتی حدود یک ساله که قرمز جونمم ندیدم دلم براش یه ذره شده
    اسم نمیبرم از همه ی دوستان ولی بدونید برای تک تکتون دلتنگم
    و برای همه اوضاع و حال و هوای بهتری رو از خدا میخوام
    خدای مهربون پشت و پناهتون

دیدگاه خود را به ما بگویید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.

کانال استخدام در تلگرام

› استخدام تهران

استخدام شهرستانها